تا ماه رسیده آهم امشب
آه ار نرسد به ماهم امشب
بی ماه رخش نخفته چشمم
ای ماه توئی گواهم امشب
دیشب ز تو دیده ام نگاهی
در حسرت آن نگاهم امشب
بی جرم تو رانده دوشم از بزم
بزم آمده عذر خواهم امشب
در بزم تو بوده هر شبم جا
اینجا ز چه نیست راهم امشب
گر با تو به نقل و می کنم روز
طاعت باشد گناهم امشب
مرغ سحری رفیق نالید
از نالهٔ صبحگاهم امشب