کجا میل گلستان است ما را
گلستان - بی تو زندان- است ما را
ازان گل پیرهن افغان که از وی
گل حسرت بدامان است ما را
به دلدار و به جانان در ره عشق
دل و جان دادن آسان است ما را
که دل ما را بود از بهر دلدار
که جان از بهر جانان است ما را
جراحتهای ما در سینه و دل
نه از شمشیر و پیکان است ما را
به دل صد رخنه و در سینه صد چاک
از آن ابرو و مژگان است ما را
ز تو هر لحظه صد داغ و دوصد درد
چه غم گر بر دل و جان است ما را
همان داغ تو ما را هست مرهم
همان درد تو درمان است ما را
رفیق این اشک و آه آشکارا
ز داغ و درد پنهان است ما را