زهی ز شرم عطای تو آب گشته بحار
ز دست حلم تو بر خاک ره نشسته جبال
نجوم ثابته پیش سپهر قدرت پست
زبان ناطقه نزد صریر کلکت لال
ز نسل آدمی و آدمی باستحقاق
زاهل عالمی و عالمی باستقلال
سرای خلد فضایت معوّل دولت
جناب فضل مآبت مقبّل اقبال
بطبع عنصری ای شمس مشرق تفضیل
برای انوری ای بدر مطلع افضال
جمال خورده ز حسن عبارتت تشویر
کمال کرده ز لطف مقالت استکمال
ز راه فضل بفرما که رکن دعوی دار
برین طریق که دعوی کند رسد بکمال