غزالی » کیمیای سعادت » ارکان معاملت مسلمانی » رکن دوم - رکن معاملات » بخش ۷۹ - منکرات گرمابه

آن بود که عورت از زانو تا ناف پوشیده ندارد و ران در پیش قایم نهد برهنه کرده تا بمالد و شوخ باز کند، بلکه اگر دست در زیر ازار بر آن فرا گیرد، نشاید که بسودن به معنی دیدن بود. و صورت حیوان بر دیوار گرمابه منکر است. واجب بود تباه کردن آن یا بیرون آمدن. و دیگر دست و طاس و سطل پلید در آب اندک کردن که منکر باشد بر مذهب شافعی و انکار نتوان کرد بر مالکی که به مذهب او روا بود. و آب بسیار ریختن و اسراف کردن از منکرات است و منکرات دیگر هست که در کتاب طهارت گفته ایم.