اول آن است که تعجیل کند و این از جمله اکرام مهمان باشد تا در انتظار نبود و چون جمعی حاضر شدند و یکی مانده باشد، حق ناظران اولیتر، مگر که غایب درویش باشد و شکسته دل، آنگاه تاخیر بدین نیت نیکو بود. و حاتم اصم گوید، «شتاب از شیطان است مگر در پنج چیز: طعام مهمان و تجهیز مردگان و نکاح دختران و گذاردن وام و توبه از گناهان.» و در ولیمه تعجیل سنت است.
دوم آن که میوه تقدیم کند اول و سفره از تره خالی نگذارد که چون بر سفره سبزی باشد، در اثر است که ملائکه حاضر شوند. باید که از طعامهای خوشتر پیش دارد تا از آن سیر شوند و عادت بسیار خوارگان آن باشد که غلیظ در پیش دارند تا بیشتر توان خورد و این مکروه است. و عادت گروهی آن است که جمله طعامها به یک بار پیش بنهند تا هرکسی از آن خورد که خواهد و چون الوان می نهد، باید که زود برنگیرند که کسی باشد که هنوز سیر نشده باشد از آن طعامها.
ادب سوم آن که طعام اندک ننهد که بی مروتی باشد و بسیار نیز ننهد که تکبر باشد، مگر برای آن نیت که آنچه بماند آن را حساب نبود.
ابراهیم ادهم (ع) طعام بسیار بنهاد. سفیان گفت، «نترسید که آن اسراف باشد؟» ابراهیم گفت، «در طعام اسراف نبود». و باید که نخست نصیب عیال بنهد تا چشم ایشان بر خوان نباشد که چون چیزی نماند زبان دراز کنند در مهمانان و این خباثت بود به مهمان. و روا نباشد مهمان را که زله کند، چنان که عادت گروهی از صوفیان است، مگر که میزبان صحیح بگوید نه به سبب شرم از ایشان و یا دانند که دل وی که راضی است، آنگاه روا باشد به شرط آن که بر همکاسه ظلم نکند. اگر زیادتی برگیرد حرام باشد و اگر میزبان کاره باشد حرام باشد و فرقی نبود میان آن و میان دزدیده و هرچه همکاسه دست بدارد، به شرم نه به دلخوشی آن نیز حرام باشد.