غزالی » کیمیای سعادت » ارکان معاملت مسلمانی » رکن اول - در عبادات » بخش ۷۶ - آداب دعا

بدان که دعا کردن به تضرع و زاری از جمله قربات است و رسول (ص) می گوید که دعا مخ عبادت است و این برای آن است که مقصود از عبادت عبودیت است و عبودیت بدان بود که شکستگی خود و عظمت حق تعالی هر دو به هم بیند و داند. و در دعا این هر دو پدید آید و هر چند به تضرع تر باشد اولیتر و باید که هشت آداب نگاه دارد.

اول آن که جهد کند تا در وقت شریف افتد چون عرفه و رمضان و آدینه و وقت سحرگاه و در میان شب.

دوم آن که احوال شریف نگاه دارد، چون وقت مصاف کشیدن غازیان و بازآمدن و وقت نماز فریضه که در خبر است که درهای آسمانی در این وقت نگشایند و همچنین در میان بانگ نماز و اقامت و وقتی که روزه دارد و وقتی که دل رقیق تر باشد که رقت دل دلیل گشادن در رحمت است.

سوم آن که هردو دست بردارد به آخر بر وی فرود آرد که در خبر است که «خدای تعالی کریم تر از آن است که دستی که به وی برداشتند تهی بازگرداند». و رسول علیه الصلوه و السلام گفت، «هرکه دعا کند، از سه چیز خالی نماند. یا گناهی بیامرزد یا در حال خبری به وی رساند و یا در مستقبل خبری به وی رسد».

چهارم آن که دعا با تردد نکند، بلکه دل در آن دارد که لابد اجابت آید که رسول (ص) می گوید، «اعوذاالله و انتم موقنون بالاجابه».

پنجم آن که دعا به زاری و خشوع کند که در خبر است که «از دل غافل هیچ دعا نشوند.»

ششم الحاح کند در دعا و تکرار می کند و می آویزد و نگوید: «اند بار دعا کردم و اجابت نبود» که وقت دعا اجابت و مصلحت آن ایزد تعالی بهتر داند و چون اجابت یابد، سنت آن است که بگوید، «الحمدلله الذی بنعمه تتم الصالحات» و چون اجابت دیرتر بود، گوید «الحمدلله علی کل حال».

هفتم آن که نخست تسبیح کند و صلوات دهد و رسول (ص) پیش از دعا بگفتی، «سبحان ربی العلی الاعلی الوهاب» و گفته است، «هرکه دعا خواهد کرد، نخست باید که بر من صلوات دهد که این دعا را اجابت بود ناچار و خدای تعالی کریم تر از آن است که از دو دعا یکی اجابت کند و یکی منع کند.»

هشتم آن که توبه کند و از مظالم بیرون آید و دل به کلیت به حق تعالی برد که بیشتر دعا که رد افتد از غفلت دلها بود و ظلمت معصیتها.

و کعب الاخبار می گوید، «قحطی بود در زمین بنی اسرائیل. موسی (ع) با جمله امت به استسقا شدند سه بار و اجابت نیفتاد. پس وحی آمد به موسی (ع) که در میان شما نمامی است و تا وی توبه نکند اجابت نکنم. گفت، «بار خدایا آن کیست تا او را از میان بیرون کنیم؟» گفت، «من از نمامی منع می کنم، نمامی چون کنم؟» موسی گفت، «توبه کنید از سخن چینی.» همه توبه کردند و باران آمدن گرفت.

و مالک بن دینار گوید، «در بنی اسرائیل قحطی بود، دوبار به استقسا شدند، اجابت نیفتاد. پس وحی آمد به پیغامبر ایشان که ایشان را بگوی که بیرون آمده اند و دعا کنند با کالبدهای پلید و شکمهای پرحرام و دستهای به خون ناحق آلوده. بدین بیرون آمدن خشم من به زیادت شد و از من دور گشتید.»