شکر که «عباس شه » خلد سیر
کرد چو طی دفتر ایام خود
ساخت گرامی خلفی یادگار
زنده از او کرد همان نام خود
خسرو دین پرور عادل «صفی »
آنکه ازو یافت جهان کام خود
خاست چو بر پا علم دولتش
صبح از او کرد جهان شام خود
خانه دین، زین خور تابنده باز
دید پر از نور در و بام خود
جامه دارایی این ملک را
قدر بیفزود ز اندام خود
دور به عدلش ز حوادث گرفت
نقد ز کف داده آرام خود
چشم دلش، بیند الهی مدام
پر ز می لطف خدا جام خود
صعوه صفت، جان و تن دشمنان
بیند الهی همه در دام خود
کرد چو تاریخ جلوسش طلب
واعظ ما از دل ناکام خود
از سر اخلاص دعا کرد و گفت:
«باد جهانگیر چو انعام خود»