عشق او جان خسته میخواهد
از دو عالم گسسته میخواهد
هست چندانکه حسن غازه طلب
عشق رنگ شکسته میخواهد
۳
هوسش زان دو لب شکر خندیست
دل مربای پسته میخواهد
پر مشو در بدر، که درگه دوست
عاشق پا شکسته میخواهد
دل نبیند گشاد کار، از آن
که ز درهای بسته میخواهد