مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۳

آنرا که امید وصل آن رشک پریست

کارش همه عمر زاری و لابه گریست

روزی نگریست بر رخ او هیهات

هرکس ز فراق روزکاری نگریست