مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۴ - تاریخ رحلت میر عبدالغفار

حیف از میر فلک مرتبه عبدالغفار

ابروی گهر نسل شه او دانا

که ز عقد در سادات گرامی گهرش

ناگه افتاد بخاک ره و شد ناپیدا

جذبه شوق ملاقات رسول مدنی

شد کمندافکن او زین چمن تنگ فضا

رفت ازین باغ بفردوس برین و افزود

پایه‌اش از شرف خدمت جدا علی

ذره‌اش اختر تابان شد از آمیزش مهر

قطره‌اش گوهر رخشان ز وصال دریا

قصه کوته چو شد از محفل دهر و مشتاق

که بود انجمن افروز سخن شمع‌آسا

گشت سرگرم دعا و زپی تاریخش

گفت جایش بجنان باد ز الطاف خدا