ای کس من در جهان گر جز تو کس میداشتم
شِکوه میکردم ز جورت تا نفس میداشتم
از کمین برخواست صیاد وز ره برچید دام
ز آشیان ای کاش راهی در قفس میداشتم
نالهٔ من بس ضعیف و محمل او دور کاش
جا به پای ناقهاش همچون جرس میداشتم
کی به رندی میزدم از شحنهام گر بود باک
می نمیخوردم اگر بیم از عسس میداشتم
نیستم بیخانمان از بیم برق خانهسوز
آشیان میبستم از یک مشت خس میداشتم
بر لبم مهر سکوت از ذوق خاموشی مدان
میزدم فریاد گر فریادرس میداشتم
کامیاب اغیار مشتاق از لبش من نیز کاش
ریزهای زین شهد قسمت چون مگس میداشتم