مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۰

چون دید که تن را به غمش تاب ورکی ست

شد دور که در دعوی عشق تو شکی ست

واکنو که چو مو گشته ام از عشق میانش

آمد که میان من و تو هر دو یکی ست