ای نفس اگر بخود نفسی نیک بنگری
مقصود خود ز خود طلبی نی ز دیگری
هرچ آن فزون ز درک تو افزون ز قصد تست
وز آنچه مدرک تو بود کی تو کمتری
۳
بیخود شو آنگه از خود مقصود خود طلب
بهتر ز بیخودیت بخود نیست رهبری
چشم امید چند گشایی بهر رخی
روی نیاز چند بسایی بهر دری
گه در هوای صحبت پیران هوش بخش
گه مبتلای مهر جوانان دلبری
۶
از رای پیر و روی جوانت بود چه سود
این را زیان ز مویی و آنرا ز ساغری
جز یاد خود ز سر بنه آنگاه سر بنه
بر پای خود که این نه حدیثی ست سرسری
ره یافت تا ز بیخودی خود بخود نشاط
افزون ز ملک خویش ندیدست کشوری