در بلورین خانه عکس طلعت داراستی
یا که آن نور حق استی آن دل داناستی
روی شاه است اینکه عکس افکنده بر کاخ بلور
یا سپهر است این و آن مهر جهان آراستی
سد هزاران عکس بینی چون نظر پوشی ز اصل
باز چون بر اصل بینی ذات بی همتاستی
عکس دیهیم و نطاق استی در این فرخنده طاق
یا سپهر است این و آن اکلیل و آن جوزاستی
ساعد شاهد حمایل دار زیب پیکریست
یا ببرج ماهی امشب ماه نور افزاستی
چشم مست ساقی بزم است و زلف پرخمش
یا که ترک چرخ برج عقربش مأواستی
مطرب بزم است و جزوی بر کف از شعر نشاط
یا بچرخ امشب قرین ناهید با شعراستی