نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۲

شب عید است بیا تا لب ساغر گیریم

غم سی روزه به یک جرعه ز دل بر گیریم

دور ماه فلک امروز بپایان آمد

وقت آنست که دور قدح از سر گیریم

سبحه و خرقه ی سالوس به یک سو فکنیم

راه رندان قدح نوش قلندر گیریم

شستشویی برخ از چشمه ی حیوان جوییم

بکف آیینه بر آیین سکندر گیریم

تا بدیدار ظفر دیده منور گردد

سرمه از خاک در شاه مظفر گیریم

دوستان را همه لب بر لب ساغر گیریم

دشمنان را همه سر بر سر خنجر گیریم

خستگان را نبود تا خبری زود دلا

جایی اندر خم آن زلف معنبر گیریم

رخنه در کار غم افتاد نشاط از قدحی

قدحی تا که وجودش ز میان بر گیریم