نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۹

دل از قید دو عالم رسته خوشتر

بر آن زلف مسلسل بسته خوشتر

بده دل با یکی پس دیده بربند

چویار آمد درون، در بسته خوشتر

از این ره چون بباید باز گشتن

بدین چستی مران، آهسته خوشتر

تواناییِ تن سستیِ جان است

قوی گو باش جان، تن خسته خوشتر

تنا دام دل و زندان جانی

سراپایت به هم بشکسته خوشتر

وصال دوستان جوییم و یاران

چو آن نبود، به رخ در بسته خوشتر

نه تن،جان هم بر آن منظر حجابیست

نشاط این پرده هم بگسسته خوشتر