سلسله ای ساخته کاین جعد موست
وقت دلی خوش که گرفتار اوست
ابرو و مژگانش چو ترکان شوخ
تیغکش و تیز زن و فتنه جوست
دلبر بزم است و دلاویز رزم
سرکش و پرخاشگر و تند خوست
عشق منش بر سر مهر آورد
نرم کند آتش اگر سنگ و روست
حاجت مطرب نبود تا بزم
شاهد شیرین سخن بذله گوست
پای بگل ماند براهش نشاط
وقت سری خوش که بر آن خاک کوست