شت جی افرام در دساتیرش
از بروج این چنین کند تعبیر
بره و گاو باد و پیکردان
گات و کام است و نیز «دام سریر»
باز «خرچنگ » و «شیر» و «خوشه » بود
همچو «هرچنگ » و «شار» و «ادشه » نویر
هم ترازو است بی گمان تولار
باز «کازام » کژدم است هژیر
پس کمان شد «کمار» و «مزد» بزاست
«دال » دول است و «ریم » ماهی گیر