آن شنیدم خیمه ای از شاه روس
ارمغان بر ناصرالدین شاه شد
خیمه ای کز ارتفاع و عرض و طول
اطلس گردون بر او کوتاه شد
در فضائی ساختندش استوار
میخ بر ماهی ستون بر ماه شد
خسرو صاحبقران را در نظر
هم پسند افتاد و هم دلخواه شد
ناگهان مشکوه ملک آمد در آن
وین سخت جاری در آن افواه شد
کز ورود این خر بی سم و دم
خیمه شاهنشهی خرگاه شد