مطرب ساوجبلاغ زاغ و کلاغ است
بربط و طنبور آن صدای الاغست
شوره گز و تنگز و سپند و شتر خار
سرو و گل و یاسمین و لاله باغست
در بر صحرا ز برف دیبه اکسون
در شب یلدا ز چشم گرگ چراغست
هرکه به ساوجبلاغ کرد اقامت
چون نگری مبتلا بخبط دماغست
حاکم ساوجبلاغ روز و شب از حرص
مال کسان را بجستجوی و سراغست