ای دل ار پختهٔ عشقی، طمعِ خام مکن
همدمِ باده شو و جز هوسِ جام مکن
از رهِ خویشپرستی قدمی بیرون نِهْ
قطع این منزل و ره جز به چنین گام مکن
منزل اهل یقین کوی حبیب است، ای دل!
تا به منزل نرسی یک نفس آرام مکن
از ریا پاک شو ای زاهد آلودهلباس
شبهه و وسوسه را زهد و وَرَع نام مکن
دور سجاده و تسبیح گذشت، ای زاهد!
این یکی دانه مساز، آن دگری دام مکن
گر سر طاعت حق چون ملکت هست ای دل!
به جز از سجدهٔ آن سرو گلاندام مکن
چون شدی با دهن و چشم و لب یار حریف
جز حدیث شکر و پسته و بادام مکن
نام و ننگ و دل و دین جمله حجاب است و دویی
یکجهت باش و بدینها طلب نام مکن
هست چون عاریتی دولت دهروزهٔ دَهر
تکیه بر دولت دهروزهٔ ایام مکن
گر کنی فرصت امروز به آینده بدل
مکن این فایده، این نیک سرانجام! مکن
بر عذار تو که اسلام من است، از خط و خال
لشکر کفر مکش، غارت اسلام مکن
ای نسیمی چو برآمد ز لب او کامت
به همه کام رسیدی، سخن از کام مکن