نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۱ - ستایش فضل‌الله نعیمی

پیش روی فضل حق جان را یقین قربان کنم

سی و دو نور خدا را سر به سر اعیان کنم

هر که او خواهد که گردد واقف سر ازل

پیش ما آید که او را دم به دم آسان کنم

سر عهد لم یزل شد ظاهر از فضل اله

از دم فضل الهی بر همه احسان کنم

علم الاسما ز آدم شد عیان سی و دو بود

شد عیان از وجه تا خواندیم کی پنهان کنم

هم نماز و روزه و حج و طواف کعبه را

دیده ام از روی جانان تا ابد دوران کنم

هفت کوکب نه فلک اندر یمین فضل حق

بود و این هرکس نداند نام او شیطان کنم

تا نسیمی روی جانان دید از فضل اله

عمر خود را جاودان در خواندن قرآن کنم