خلاق دو عالم بجز از فضل خدا نیست
او ذات و صفاتش بجز از سی و دو تا نیست
آن سی و دو تا اصل کمال است به تحقیق
خود نیست که در جانش از این سی و دو تا نیست
در ظاهر و باطن به مجازی و حقیقت
داننده و بیننده بجز فضل علا نیست
تقسیم سماوات و زمین کرده به شش روز
قایم شده بر عرش و بر این هیچ خطا نیست
آن جان که او پرورش از فضل خدا یافت
فی الجمله حق اوست، در این چون و چرا نیست
پس هست تجلیگه حق آدم خاکی
در صورت او دید، کسی را که ریا نیست
چون صورت او سی و دو آیات خدا بود
ای بی بصر! از آیت حق هیچ جدا نیست
بر ذات مصفا به کلام متکلم
هرکس که بدانست بر او موت و فنا نیست
بر فضل خدا تکیه نسیمی صمدی کرد
خونش دگر از طعنه شیطان دغا نیست