نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۵۲

خلاق دو عالم بجز از فضل خدا نیست

او ذات و صفاتش بجز از سی و دو تا نیست

آن سی و دو تا اصل کمال است به تحقیق

خود نیست که در جانش از این سی و دو تا نیست

در ظاهر و باطن به مجازی و حقیقت

داننده و بیننده بجز فضل علا نیست

تقسیم سماوات و زمین کرده به شش روز

قایم شده بر عرش و بر این هیچ خطا نیست

آن جان که او پرورش از فضل خدا یافت

فی الجمله حق اوست، در این چون و چرا نیست

پس هست تجلیگه حق آدم خاکی

در صورت او دید، کسی را که ریا نیست

چون صورت او سی و دو آیات خدا بود

ای بی بصر! از آیت حق هیچ جدا نیست

بر ذات مصفا به کلام متکلم

هرکس که بدانست بر او موت و فنا نیست

بر فضل خدا تکیه نسیمی صمدی کرد

خونش دگر از طعنه شیطان دغا نیست