فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۷

ما ترک دیدن رخ زیبا نمی کنیم

کاری که هیچ کس نکند ما نمی کنیم

تشبیه کرده ایم ببالاش سرو را

عمریست سر ز شرم ببالا نمی‌کنیم

گر بند بند ما کند از هم جدا رقیب

قطع نظر ز روی تو قطعاً نمی‌کنیم

چون یار داده است به ما وعده وصال

موقوف ساعتست تقاضا نمی کنیم

دنیا طلب نه ایم که خواهیم ملک و مال

از دوست غیر دوست تمنا نمی کنیم

از عرصه فساد کناری گرفته ایم

میلی بکار خانه دنیا نمی کنیم

رندی و می کشیست فضولی شعار ما

دعوا نمی کنیم که اینها نمی کنیم