سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰

ای صاحب آن دو زلف کوتاه

شب پوش منه تو بر رخ ماه

منمای به آفتاب رویت

کز رشک مباد گم کند راه

منگر به ستاره تا ستاره

از غم نشود سیه سحرگاه

زین شرط که گفتمت بمگذر

ای دوست به حق نعمت شاه

خواهی که نشاط خاطر آید

بربط بنواز و جام می خواه

خواهی که نفیر برنیاید

مخرام چنان میان خرگاه