ای حلقه زلفین تو دام گل و سوسن
هستیم به بوی تو غلام گل و سوسن
زین سان که تو در عشق دو روئی و دورائی
خو پیش تو چون گویم نام گل و سوسن
از دولت رخسار و بنا گوش تو ای جان
امروز جهانیست به کام گل و سوسن
خورشید همه شاهان بهرام شه آن شه
کو خود خورد امروز نظام گل و سوسن؟
از جام لبالب کن و در ده که دراین وقت
بی باده نمی زیبد جام گل و سوسن
چون بنده حسن گفت مگر مدح شهنشه
زان پر زر ودر شد همه کام گل و سوسن
بی سکه شاه آمد از آن خوار و خجل رفت
زر زده و نقره خام گل و سوسن
باداش بقا تا نفس باد گذارد
بی زحمت آواز پیام گل و سوسن