احوال ناتوانی ایام خویشتن
در مجلس رفیع تو گفتن ثواب نیست
داریم دلبری که چو روی و چو موی او
گلبرگ نوشکفته و مشک بتاب نیست
در بند خواب او همه حیران بمانده ایم
او نیم مست گشته و ما را شراب نیست