توسن بسر عنان بمن ده
وان لعل شکر فشان بمن ده
این چهره چوزعفران نگه کن
آن لعل شکر نشان بمن ده
پنهان ز رقیب، نیم بوسی
پیش آر سرو، نهان بمن ده
وامی است مرا، بر آن لب خوش
رهنی بسر زیان بمن ده
یک شب، تو بخواه این حوالت
آن بسته دُر دهان بمن ده
دشنام تو مدحت اثیر است
راضی شدم از تو، آن بمن ده