خه خه آن سوسن سیرابش بین
هی هی آن سنبل پر تابش بین
چستی سرو چمانش دیدی
مستی نرگس پرخوابش بین
خندهای زد صدف لعل گشاد
رشتهی لولوی خوشابش بین
دیدهای آینه چهرهی روح
عکس خورشید جهانتابش بین
پسته بسته دهان آن گه نقل
از می آلوده دو عنابش بین
دلبران را رسن مشک بس است
چنبر غالیهی نابش بین
تازه کن نور دو قندیلِ بصر
رکعت طاق دو محرابش بین
چه کنم قصه، ز سر تا به قدم
فتنه را ساخته اسبابش بین
گر ندیدی تن بیتوش اثیر
کمر لاغر بیتابش بین