اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴

وه که امروز به حال دگرم

تو چه دانی که نداری خبرم

از همه خرمی‌ای دور از تو

تا ز تو دور‌ترم، دورترم

نه تو را، رای که بر من نگری

نه مرا زهره که در تو نگرم