اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۹

جور تو گر عنان بجنباند

آسمان در رکاب او راند

به لب آمد هزار جان وقت است

که قبولت بسی بجنباند

گفتی آن وعده یاد می‌داری

هم بر آنم خدای میداند