دوستی یکدل و دمساز نماند
مونس محرم و همراز نماند
تاز ده بر هدف سینه ما
چرخ را هیچ یک انداز نماند
گر یکی راست زبانی چوعیار
که چو زر در دهن کز بماند
گرچه ز آسایش در روی زمین
نای کردار جز آواز نماند
هم نماند غم و محنت باکس
جاودان چون طرب و نازنماند