رخسار آن نگارین یارب چه شاهداست
و آن زلف وخال مشکین یارب چه شاهداست
مخمور نرگسش را در بزم نیکوئی
سنبل حریف و نسرین یارب چه شاهداست
ترکانه چشم مستش بگشاده است کفر
وز غارت دل و دین یارب چه شاهداست
وان نکته های چابک الحق چه دلبراست
وان خنده های شیرین یارب چه شاهداست
ورد اثیر از این بسزا نیست پیش نه
«رخسار آن نگارین یارب چه شاهداست»