دیر پیوند بتی زود کسل
روی بر تافته زین تافته دل
با چنان موی کز او مشک بشرم
با چنان روی کز او ماه خجل
نتوان راز نهان داشت ز خلق
نتوان ماه بر اندود بگل
آنچنان ماه که بگذشته بر او
سه یک از سی شب و ده یک ز چهل
تا همی جان و دل از من ببری
وای تو گر نکنم منت بحل