خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸

چون نیست حقیقت و یقین اندر دست

نتوان به امید شک همه عمر نشست

هان تا ننهیم جام می از کف دست

در بی‌خبری مرد چه هشیار و چه مست