همان گاه کاوس کی بود خوش
که بگرفت سودان و مصر و حبش
مگر بود سودابه دخت خدیو
ز دریاش بردند زی شاه نیو
اماسیس فرعون مصری نژاد
فروهل همی خواندش اوستاد
همان زنگه ی شاوران شاه زنگ
که با شاه همراه بودی به جنگ
ازو گاه فرعونیان گشت پست
همه مصریانش بشد زیردست
یکی خنجر آبگون برکشید
جگرگاه آپیس را بردرید
که بوغاش خواندند و مهتر خدای
شب و روز بودند پیشش به پای
همان قصه کو رفت بر آسمان
بر ایزد بیازید تیر و کمان
چو نیکو بیندیشی آغاز این
بدانی که نبود جز این راز این