جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۳۸

رنجور غم عشق توأم تا دانی

من درد تو دارم و توأم درمانی

گفتم به طبیب اگر بدانی حالم

بی شک به علاج درد ما درمانی