جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۶۴

ای زلف تو بر رخ تو همچون شب و روز

ما از تو بعیدیم به عید نوروز

هم عید خجسته باد و هم نوروزت

بازآی و نشین به گلشن جان افروز