جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۹

ای روی تو سرخ چون گل شفتالود

از دیده ما خون جگر را پالود

خونم چو کرا نمی‌کند دستش را

آخر ز چه روی دست را می‌آلود