جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۳

ما را غم عشق روی تو رای افتاد

در جان هوس لعل شکرخای افتاد

زلف بت من که سرکشیها در اوست

در دست نمی آید و در پای افتاد