جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲۲

بگفتم با صبا دزدیده رازی

که دارم بر رخ جانان نیازی

گذر کن بر سرابُستان حسنش

چو بینی بر لب جو سرو نازی

چو زلف ناشکیبش دلفریبی

چو لعل شکرینش دلنوازی

نظر کن بر رُخش از چشم معنی

چو بینی گلرخی شوخی طنازی

زمین را بوسه ده از من بگویش

که در عشقش نباشد پاکبازی

چو من بشنو بگوش هوش جانا

ز باد صبحدم سربسته رازی