تا سر کوی تو مأوا کردهام
دولت وصلت تمنّا کردهام
بوی زلفت میدهد باد صبا
زان سبب آهنگ صحرا کردهام
دل همی خواهد که جوید مسکنی
من سر زلف تو پیدا کردهام
نام خود را در جهان از عشق تو
عاشق و بدنام و رسوا کردهام
در جهان بی قدّ او در پیش سرو
ناکسم گر سر به بالا کردهام
دست در زلفین او خواهم زدن
باز بنگر تا چه سودا کردهام
خاک کویت را به جای توتیا
در جهان بین روشنیزا کردهام