مرا خیال تو تا در ضمیر خواهد بود
گمان مبر که ز عشقم گزیر خواهد بود
هوای مهر دل من ز جان و دل شب و روز
مدام در پی ماه منیر خواهد بود
من از جفای تو روی از درت نگردانم
که هر چه دوست کند دلپذیر خواهد بود
مرا به ماه و ستاره نظر کجا باشد
چو در خیال من آن بی نظیر خواهد بود
چو رو به کعبه ی جان کرده ام به پای دلم
تمام خار مغیلان حریر خواهد بود
عزیز من دل من در چه زنخدانت
به سان یوسف مصری اسیر خواهد بود
نظر ز روی جوانان جهان نخواهد داشت
گرش هزار غم از چرخ پیر خواهد بود