سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴

با من فلک هزار جفا هر زمان کند

آری سپهر آنچه تو خواهی همان کند

با هر که مهربان شود او را کند هلاک

زین ره مگر فلک به منش مهربان کند

ز آسیب حادثات زمان آنزمان کسی

دوری کند که دوری از اهل زمان کند

باید فراق روی تو را خواست ز آسمان

چون بر خلاف خواهش کس آسمان کند

خوش آن که دولت ابدی رو کند به او

یعنی که رو به درگه پیر مغان کند

پیش تو مدعی کند اظهار شوق من

شاید به این وسیله تو را بدگمان کند

آزار من بقصد جفا می کند (سحاب)

اما بهانه این که مرا امتحان کند