فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۶۶ - یعنی کشک

موقعی که یکی از دوستان فرخی (آقای رضای گلشن یزدی) برای خداحافظی نزد وی رفته بود از مرحوم فرخی می پرسد که اگر در یزد فرمایشی دارید انجام دهم. فرخی در جواب می گوید قلم را از جیب در بیاور و یادداشت کن تا بگویم و رباعی ذیل را بالبداهه گفت:

ای آنکه ز جود تست دریا در رشک

افلاک همی گرید و می‌ریزد اشک

اولاد بنی آدم و با این همه جود

شرمنده احسان توام یعنی کشک

آقای گلشن پس از نوشتن رباعی بدون توجه به مقصود فرخی گله می کند. فرخی جواب می دهد، منظور اهانت نبود، بلکه منظور فرستادن کشک یزدی می باشد که در تهران مطلوب و کمیاب است و به مناسبت شعر لفظ کشک گفته شده که کشک یزدی بفرستی.