پیش خود تا فکر نفع بینهایت میکند
کارفرما کارگر را کی رعایت میکند
ماه نو با روی پر خون شفق را کن نگاه
کان ز داس و دست دهقانان حکایت میکند
فوری از نای وزیر آید نوای راضیم
از فلان مأمور اگر ملت شکایت میکند
آخر ای مظلوم از مظلوم چون خود یاد کن
چون ببینی ظالم از ظالم حمایت میکند
آه مظلومان چو آتش در میان پنبه است
چون فتد اینجا به آنجا هم سرایت میکند
بگذرند از کبریایی گر خداوندان آز
ثروت دنیا خلایق را کفایت میکند
از طریق نامه طوفانی خود فرخی
اهل ثروت را به سوی حق هدایت میکند