حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۵۷ - و له ایضا

روزی است عید کز همه ایام خوشترست

وز روز عید، روی دلارام خوشترست

گل خرم و خوش است، ولی در میان گل

دربر گرفته یار گل اندام خوشترست

ای ناتمام! نسبت رویش به مه مکن

زآن رو که روی او ز مه تام خوشترست

جانا! ز زلف خویش دلم را رها مکن

کین مرغ پای بسته درین دام خوشترست

بیمار گشت حیدر و بر یاد لعل تو

هر دم که باده می‌خورد از جام، خوشترست