ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس
ز دل ندادن خویی در آتشم که مپرس
سپند گریه خویشم در آرزوی کسی
چو لاله بر لب جویی در آتشم که مپرس
ز تاب سوختنم شعله رنگ می بازد
ز خوی عربده جویی در آتشم مپرس