درد می دردی به ایاغت نرسیده است
بوی گل داغی به دماغت نرسیده است
عاشق زکجا شکوه کجا این چه خیالی است
پیداست کزین باده دماغت نرسیده است
سبز است ز خون دل ما حاصلت ای چرخ
این است که یک میوه باغت نرسیده است