ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای
هند بلا به چشم سیاهی گرفته ای
تا اینقدر دلم به حیا مهربان نبود
گویا به آسمان سر راهی گرفته ای
کس از بهانه تو مسلم نبوده است
جرم ندیده را به گناهی گرفته ای
داغم که قدر عشق ندانسته ای اسیر
آیینه را به قیمت آهی گرفته ای